منبع:avaiabhar.blogfa.com
بنا بر اخبار منتشر در شهر گویا در یکی از جلسات اخیر شورای فرهنگ عمومی برسر موضوع عدم رعایت آداب فرهنگی وباور های عمومی از سوی برخی دانشجویان منتسب به یک دانشگاه بین مدیر اداره ارشاد ابهر و ریاست دانشگاه مزبور شکر آب شده وبگو مگوی تندی رخ داده است که بدلیل آنکه از مضمون و محتوای مباحث چیزی در دسترس نداریم وارد جزییات نمی شویم اما در کلیات آن می گوییم که اگر ریاست اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی در خصوص موضوع مزبور موضع گرفته باشند این موضع بسیارعالمانه و قریب به مسئولیت آن اداره بوده که باید به خاطر همین احساس مسئولیت از ایشان تقدیر نمود و عنوان داشت که جانا سخن از زبان ما می گویی زیرا که در اصل اداره مزبور و متولی ریاست و مسئولیت آن می بایدبا نشان دادن حساسیت های لازم در ورودی و خروجی عرصه فرهنگ کار مراقبت از حدود واعتبار آن را برعهده بگیرند و برای سالم نگه داشتن این عرصه از تمام امکانات موجود و منابعی که می تواند به عنوان یک پتانسیل شناسایی و مورد بهره برداری واقع شود استفاده نماید زیرا که فرهنگ به عنوان پیوند دهنده نسل ها ودوام بخشنده به استمرار حیات یک ملت ومملکت اگر مورد اهتمام واقع نشود و با بی مهری و یا تساهل وتوجیه با این عنوان که نمی شود با قشر دانشجو برخورد قهری نمود و یا ما به زور آنها را ساکت نگه داشته ایم وشهر را مصون از فعالیت ها ،مواضع ورفتار های ماجراجویانه!!! کرده ایم جفایی می باشد که در حق حرمت ها و حدود الهی می شود وهیچ کسی نمی تواند مسئولیت اخروی و تبعات دنیوی آن را بر عهده بگیرد براین اساس ضمن حمایت از موضع ریاست محترم اداره ارشاد در خصوص موضوع و انتقال انتظار به شورایی که نام شورای فرهنگی عمومی یافته بر این که باید از ریاست اداره ارشاد حمایت شود به خود ریاست محترم ارشاد نیز بیان می داریم که برادر گرامی شما باید از همان ابتدای مسئولیت راه تعامل با مراکز دانشگاهی را در پیش می گرفتید و با انتقال مولفه های ساختاری فرهنگ بومی منطقه برای حفاظت از آنها بر نامه ریزی می کردید تا شرایط امروزین پیش نیاید ما نمی گوییم که تمام مظاهر رفتاری که از آنها تحت عنوان نابهنجاری یاد می شود ریشه در فعالیت ویا حرکات برخی از دانشجویان دارد بلکه معتقدیم که عدم نظارت ویا بی برنامه بودن مسئولین مرتبط با عرصه های فرهنگ و متولیان دانشگاه ها باعث تسری در این موضوع می شود که داشتن مواضع متناسب و برنامه ریزی برای کنترل آنها و یا حداقل خارج نمودن آنها از صحن علنی جامعه می تواند سرعت رشد و گسترش این معضلات را کنترل و یا تحت مدیریت در آورد که لازمه آن احساس مسئولیت در مقابل این پدیده است که بروز و وجود این احساس مسئولیت را در نزد ریاست اداره ارشاد به فال نیک می گیریم و امیدواریم که ایشان با سازماندهی نمودن فعالان حوزه فرهنگ شهرستان در پی ارائه برنامه و نتیجه پژوهش در این خصوص باشند تا با حمایت و پشتی بانی فعالان در این عرصه کار اداره آسان و جبهه مخالفان با رفتار های مخل در نظم عمومی و آسیب رسان به ساختار فرهنگ منطقه قوی شود تا جایی که دیگر کسی نتواند با برعهده نگرفتن مسئولیت های خود در بروز پدیده ها آن را متوجه دیگر مسئولان بنماید وحمایت هایی را نسبت به خود برانگیزاند.
منبع:avaiabhar.blogfa.com
در پایگاه فرهنگی خبری ابهر نیوز و به تاریخ پنجم اردیبهشت مصاحبه ای با یکی از دست اندرکاران تئاتر ابهر منتشر گردیده بود که مصاحبه شوند با اظهار ناراحتی از اینکه در ابهر مخاطبی برای تئاتر پیدا نمی شود بخش عمده ای از بار مسئولیتی این عدم اقبال را متوجه هنرمندان عرصه تئاتر نموده و گفته بودند که هنرمندان تئاتر نتوانسته اند با مخاطبین خود ارتباط برقرار نمایند وبه جذب علاقه مندان به سالن ها موفق گردند اما گویا این هنرمند عزیز نخواسته اند به این نکته توجه داشته باشند که اساسا تئاتر یکی از ابزار ها و راه های انتقال احساس و یا ایجاد ارتباط هنرمند با مردم است که می باید برای کسب توفیق در این عرصه فاکتور های چندی مدنظر واقع گردد تا با وارسی نقش و تاثیری که هریک از آنها در ایجاد و استمرار ارتباط موثر می تواند داشته باشد برای بهبود شرایط و یا تسهیل نقش آفرینی آنها اقدام گردد .
اولین عنصر موثر در پیدایش ارتباط دیدن است زیرا که از قدیم گفته اند که هرچه دیده بیند دل کند یاد براین اساس اول بایددنبال این نکته بود که مردم ابهر به توسط کدامین امکان ارتباط توانسته اند به این آگاهی برسند که در ابهر گروه های مختلف تئاتری مشغول به فعالیت می باشند تا علاقه مندی حضور در سالن برای تماشا را بدست آورند و این ناشی از ضعف در ارتباط اداره ارشاد با مردم مخصوصا روابط عمومی آن اداره است .
در ثانی امروز مردم از هنر مندان خود نگرش واقع بینانه ای را طالبند که با مراجعه به آن بتوانند برای مشکلاتی که گریبان گیرشان می باشد راه چاره و یا تسکینی بیابند و این ممکن نمی شود مگر آنکه در اداره ارشاد با برگزاری حلسات سالم و موثر نقد گرفتاری های جامعه آنگونه که هست مورد تحلیل قرار گیرد ونتیجه آنها در متن نمایش نامه هایی که به نگارش در می آید لحاظ گردد و گرنه مردمی که درد خود را در ادبیات نویسنده ،حس بازیگر ودر نهایت فضای موجود در سالن نمی بینند مسلم است که رغبتی برای حضور و تماشا نمی یابند.
و در نهایت آنکه تئاتر بازی زنده و بدون واسطه ای می باشد که تنها با طبیعی بودن و با زبان مردم حرف زدن می تواند با مردم ارتباط برقرار نماید و آنان را به پای خودبکشاند و در استمرار ارتباط ثابت قدم نگه دارد و گرنه نویسنده ای که به زبان دانشجوی کوی دانشگاه تهران حرف بزند وبازیگری که با حس و حال عاشق به تصویر در آمده در لیلی ومجنون به بیان نقش خود بپردازد نمی تواند با مردم کوچه و بازار ابهر ارتباط برقرار نماید و هنر ماندگار و تاریخی را به نمایش بگذارد.
منبع:avaiabhar.blogfa.com
هر اثر هنری دنبال خلق ارتباط با مخاطبین خویش است وبه نسبت درکی که مخاطبین می توانند از پیام مستقر در محتوای فیلم داشته باشند سه دغدغه در آنها ایجاد می شود که استمرارآنها می تواند آرامش روانی بیننده را به چالش بکشاند تا با مطالعه در خصوص هریک از آنها پاسخ هایی را بیابدپاسخ هایی که به قولی می شود از آن به نام نقد فیلم یاد نمود این سه دغدغه اساسی برای مخاطبین آثار هنری مخصوصا فیلم در قالب سه سئوال مطرح می گردد که پاسخ ارائه شده به هریک از آنها می تواند محتوای نقد را تشکیل دهد زیرا که مخاطب ابتدا از خود می پرسد که اصلا این فیلم و یا این اثر هنری در صدد بوده که چه پیامی را به مخاطبین خود انتقال دهد؟ حال اگر به پاسخی که فرد می تواند در این زمینه بدست آورد توجه نماییم متوجه می شویم که با مطرح شدن این سئوال خود به خود فضایی ایجاد می شود که در آن فرد می تواند با در کنار هم گذاردن انتظاراتی که از فیلم داشته ودست آورد هایی که مزید براین انتظارات بدست آورده پیام فیلم را دریافت نماید و با سطحی از رضایت مندی که بدست می آورد می تواند بگوید که آیا می توانسته پیامی بهتر از آن را ارائه بدهد و یا نه اما موضوع و دغدغه دوم مربوط می شود به این نکته که راهی که برای انتقال این پیام برگزیده آیا مناسب بوده و یا تناسبی با شرایط زمانی و مکانی داشته است زیرا در بسیاری از محصولات هنری ارائه شده ملاحظه می شود که پیام مورد نظر برای فضای در نظر گرفته شده بسیار مناسب می باشد اما راهی و یا الگویی که برای مطرح ساختن موضوع در نظر گرفته شده است مطابق با معیار ها و ارزش های مورد اتفاق جامعه نمی باشدحال اگر مخاطب دارای ذوق هنری بتواند این دو دغدغه را در یک جا جمع کند وبه یک بسته کامل دست بیابد می تواند دغدغه سوم خود را پاسخ دهد که آیا فیلم در انتقال پیام و ایجاد تغییر در نگاه و فهم مخاطب خود موفق بوده است ویا نه هرچند که باید به این نکته هم توجه داشت که برای رسیدن به این حد از دانایی و بلوغ نیاز به این هست که فرد ابتدا بداند که پاسخ به سئوال اول باید از طریق ارائه یک تفسیر دقیق از محتوای فیلم صورت بگیرد و این کار نیاز مند به مهارت ارائه تفسیر فنی از محتوا را طلب می نماید ودر سئوال دوم مخاطب باید قادر به ارائه توضیح از عناصر تکنیکی و فرمی فیلم باشد یعنی باید بداندکه تکنیک های به کار گرفته شده و یا فرمی که فیلم رعایت آن را لازم دانسته آیا متناسب با محتوای فیلم بوده و یانه که اگر چنین توانی در مخاطب وجود داشته باشد او را قادرمی سازد که بتواند بگوید که آیا فیلم موفق از کار در آمده است و یا نه
ادامه دارد
اگر از سینما به عنوان هنر هفتم سخن به میان می آید از برای این است که از طریق این ابزار و عنصر رسانه ای می توان احساسات انسان را برای ایجاد تغییرات اساسی در ارکان ساختاری جامعه به تحرک و تحریک وا داشت همانگونه که در سینمای هند این هدف به بار نشسته واین سینما با قرار گرفتن در متن یک برنامه ریزی جامع و تبدیل شدن به یک ابزار جدی تهاجم به مولفه های منفی ساختار سنتی جامعه هند توانسته راه تغییرات اساسی در فرهنگ عمومی و مدیریت اجرایی را در پیش بگیرد و یا به عمومی شدن حرکت در این راه کمک نماید مثلا زمانی که در نزد رهبران و حتی مردم عادی هند موضوع فساد اداری به عنوان یک عامل باز دارنده از تحول و پیشرفت شناسایی می شود و همگان متفق القول اعلان می دارند که تا نتوانند راه توسعه و گسترش سطح فساد را تحت کنترل در آورند نخواهند توانست به عادلانه شدن و یا منطقی شدن توزیع منابع و فرصت ها کمک نمایند و در این صورت استعداد های علمی و توانمندان جامعه هندی به خاطر نداشتن پارتی و یا پولی که از آن به عنوان رشوه استفاده نماینداز چرخه ورود در ساختار اجتماعی سالم و کمک به آن برای به روز شدن وحرکت در مسیر دست یابی به توسعه جامع و پایداردور ویا بیرون خواهند ماند وسینمای هند برای حمایت از فرآیند عادلانه نمودن توزیع امکانات و فرصت ها با ورود در مقوله رشد و گسترش فساد و تاثیر های منفی آن حتی بالاترین جایگاه های اجتماعی هند را نشانه می رود و حتی مردم را تحریک می نماید که به صورت علنی به مبارزه با این پدیده شوم برخیزند مسلم است که دیگر کسی جرات آن را به خود نمی دهد تا با در معرض دید مردم قرار دادن کج روی های خود از امکانات و فرصت های در اختیار تنها برای تامین منافع و مصالح خود بهره برداری نماید واگر در سینمای ما نیز چنین اقدامی صورت می گرفت ویا بگیرد و کارگردانها و تهیه کنندگان ما با در دستور کار قرار دادن شناساندن نابهنجاری هایی که ریشه در کانون های قدرت اعم از سیاسی و یا اقتصادی دارند دست به مبارزه با آنها می زد ویا بزند آیا فکر می کنید امکان این که هم گیشه های ما پر تماشاگر گردد و هم جامعه ما رفته رفته راه سالم فعالیت در عرصه های مختلف را تجربه نمایدفراهم نمی آمد درست است که برخورداران از رانت های قدرت اقتصادی با تحت سیطره بردن ارکان سیاسی و فرهنگی راه مبارزه و حضور سینما با الاینده های محیط جامعه را بسته اند و یا کار در این عرصه را سخت نموده انداما باید به خاطر داشت که در هند هم از همان اول کار امور به این فراخی و گشایش نبوده و در آنجا هم بسیاری ازامور می باید از هزار لای در دسر و گرفتاری رد می شد اما این کار سخت را کاربلد های سینمای هند بدرستی به جا آوردند و امروز سینمای هند پا جای پای سینمای بزرگ جهان یعنی هالیوود گذارده و به زودی قادر خواهد بود که از هر نظر با آن به رقابت برخیزد و به خاطر نزدیکی سوژه های آن به روابط و عواطف انسانی مخاطبین بسیاری را متوجه خود سازد پس سینمای هند در تغییر بافت اجتماعی وفرهنگی هند بسیار مهم واثر گذار بوده است و در رسیدن هند به اعتباری جهانی در سلامت اجتماعی و نرخ توسعه یکی از فاکتور های اساسی و اثر گذار شناخته می شود.